دیانادیانا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

دیانا الهه ماه و جنگل

مادر بهترین بهانه زندگی

   مادرم سلام****        امروز روز توست روزی از روزهای خوب خدا              مادرم ای معنای هستی بخش زندگی                     مادرم ای بعد از خدا مهربانترین                               می خواهم بر دستان پر مهرت بوسه زنم و بر قدوم مبارکت گل بریزم     &nbs...
3 خرداد 1390

عکس

این عکسها قدیمی هست سعی میکنم عکسهای جدید دخملی رو بذارم ...
2 خرداد 1390

عکس

این عکسها قدیمی هست سعی میکنم عکسهای جدید دخملی رو بذارم ...
2 خرداد 1390

مهمونی

جمعه ناهار دعوت شدیم به خونه دوست بابایی حسن آقا و فائزه خانم که یه دختر گل دارند به اسم سارا ساعت 12 ظهر آماده شدیم و به اتفاق حرکت کردیم چقدرم که هوا گرم بود بابایی هم چون ماشینشو به خاطر خرید خونه جدید فروخته بودمی بایست با ماشین من می رفتیم و یه جورایی عادت نداشتیم ولی باز هم خدارا شکر که از بی ماشینی خیلی  بهتره تا اینکه  با وجود گرمای هوای سر ظهر و ترافیک رسیدیم خونشون دیانا و سارا که اولش کمی با هم غریبی می کردند چون خیلی وقت بود همدیگرو ندیده بودند تا اینکه بعد از ساعتی یخشون آب شد و تا تونستند توی اتاق ساراجون با هم عروسک بازی کردند و نقاشی کشیدند ...
1 خرداد 1390

مهمونی

جمعه ناهار دعوت شدیم به خونه دوست بابایی حسن آقا و فائزه خانم که یه دختر گل دارند به اسم سارا ساعت 12 ظهر آماده شدیم و به اتفاق حرکت کردیم چقدرم که هوا گرم بود بابایی هم چون ماشینشو به خاطر خرید خونه جدید فروخته بودمی بایستبا ماشینمن می رفتیم و یه جورایی عادت نداشتیم ولی باز هم خدارا شکر که از بی ماشینی خیلی بهتره تا اینکه با وجود گرمای هوای سر ظهر و ترافیک رسیدیم خونشون دیانا و سارا که اولش کمی با هم غریبی می کردند چون خیلی وقت بود همدیگرو ندیده بودند تا اینکه بعد از ساعتی یخشون آب شد و تا تونستند توی اتاق ساراجونبا هم عروسک بازی کردند و نقاشی کشیدند میرفتند توی بالکن...
1 خرداد 1390